سفارش تبلیغ
صبا ویژن

kanoon

amozesh

    نظر

 

                            مصادیق تفریح سالم

ورزش یکی از مصادیق بارز تفریح سالم است با انجام ورزش هم به سلامت جسم و جان خودمان کمک می کنیم هم شهر و جامعه سالم تری را پیش رو خواهیم داشت در ضمن در هزینه های درمان جامعه نیز تاثیر بسزایی خواهیم گذاشت. متأسفانه کشور ما یکی از جوامع چاق دنیاست و این اضافه وزن افراد جامعه حاکی از کم تحرکی و رژیم های غلط غذایی است. در این مجال که به شیوه های صحیح رفتار شهروندی اشاراتی داشتیم بهتر است که به این مهم هم که بپردازیم که اطلاع از جدول کالری مواد غذایی و تنظیم برنامه غذایی مناسب و ورزش و تحرک یکی از راه های برون رفت از این مشکل می باشد. متأسفانه عادات اشتباه ما که مثلاً حتماً باید برای خرید وسیله نقلیه را تا جلوی فروشگاه مورد نظر ببریم و از پیاده روی ،حتی در حد خرید از سوپر مارکت محله خودمان غافل هستیم. اگر برنامه مناسبی برای تحرک داشته باشیم می توانیم با حرکت کردن فقط 10 دقیقه زودتر مقداری از فاصله خانه تا محل خرید و محل کارمان را پیاده طی کنیم.

چند پیشنهاد برای ایجاد تحرک بیشتر در زندگی ماشینی امروزی:

·    قرار دادن ساعتی جهت پیاده روی روزانه و استفاده از قول، قسم یا نذر جهت الزام به رعایت این قرار.

·        استفاده از دوچرخه جهت انجام کارهای روزانه (حداقل در مسیرهای نزدیک)

·   کمک در کارهای خانه (مثلاً جمع کردن و پهن کردن سفره غذا، انجام جارو برقی و اطو کردن لباسو...) که از عهده همه برمی آید. که موجب تحرک بیشتر و هم رضایت خدای سبحان وخانواده را در بردارد.

·   حرکت به موقع از منزل و یا محیط کار و قراردادن زمانی جهت پیاده روی در این میان (مثلاً ماشین را به جای بردن در مرکز شهر و یا جاهای شلوغ چند خیابان آن طرف تر پارک کنیم و پیاده این مسیر را برویم با این کار هم ورزش کرده ایم و هم از ایجاد ترافیک جلوگیری کرده واز مناظر استفاده کرده واز دیدن چیز هایی که تا حال ندیدهایم لذت میبریم .

·       دو چرخه ای تهیه کرده وبرای عبور ومرور در مکانهای نزدیک از آن استفاده کنیم.

               رفتن به پارک (بوستان) و تفریحگاه:

به عنوان یک شهروند با فرهنگ استفاده از این اماکن را با حفظ قواعد و قوانین ذیل به شما توصیه می کنیم.

·   بوستان های هر شهر بخشی از هویت هر شهر محسوب می شود در حفظ فضای سبز و امکانات رفاهی آن کوشا باشیم.

·   هنگام ترک بوستان توجهی به اطرافمان بیندازیم نکند زباله ای از ما یا اطرافیانمان در زمین باقی مانده باشد اگر چنین بود احساس مسئولیت کنیم و آن را به سطل زباله بریزیم.

·       آبهای جاری را آلوده نکنیم و از آب مخصوص آبیاری برای آشامیدن استفاده نکنیم.

·       در نوشتن بر روی در و دیوار، صندلی یا امکانات بوستان استفاده نکنیم.

·       شیر آب را به طور کامل ببندیم (خداوند اسرافکاران را دوست ندارد).

·   اگر از رادیو یا ضبط و امثال اینها استفاده میکنیم حواسمان باشد که این مکان برای استفاده عمومی است پس نباید صدای زیاد  ما مزاحم دیگران باشد.

·   هنگام استفاده از آبخوری عمومی در نظافت آن کوشا باشیم و از شستن دست و صورت، میوه و لباس و یا ظروف در آنها خودداری کنیم.

·       از روشن کردن آتش و قراردادن وسایل در مسیر عبور و مرور مردم پرهیز کنیم.

·   از دیدن حیوانات اهلی موجود در پارکهای جنگلی لذت میببریم پس به آنان حتی به شوخی آسیبی نرسانیم،

·    از بردن سگ یا حیوانات دیگر در اماکن عمومی ،  خیابانهاوپارکهای شهری خودداری کنیم چرا که موجب ترس و آزار دیگران می شویم.

·       به تذکرات و توصیه های پارکبانان و نگهبانان با احترام توجه کنیم.

·   از بازی کودکانبا نرده هاوپله هاوهرگونه وسیله تفریحیکه احتمال گیر کردنسر یا دست وپایبچه ها گرددخودداریشود.

 

استفاده از وسایل ورزشی موجود در پارکها

? شیوه استفاده صحیح و کار با دستگاه ها را بدانید

یکی از علل ایجاد آسیب، استفاده غیراصولی و نامناسب از تجهیزات ورزشی است. برای دانستن نحوه کار با وسیله انتخابی، باید به تابلوهای راهنمای نصب شده روی دستگاه یا نزدیک آن دقت کنید. این تابلوها اطلاعات مهمی را در مورد دستگاه، مزایای استفاده از آن و... در اختیار شما می گذارند. اگر تابلوی راهنمایی وجود نداشت، از یک مربی یا افراد باتجربه کمک بگیرید.

? شروع ورزشتان با برنامه باشد

داشتن برنامه ورزشی مناسب بعد از انتخاب دستگاه بسیار مهم است. در برنامه ریزی ورزشی باید به 5 عامل نوع ورزش، شدت، مدت و فرکانس ورزش و همچنین سرعت پیشرفت فعالیت فیزیکی توجه داشت زیرا این معیارها برای افراد سالم و افراد بیمار و همچنین برای افراد با سطح آمادگی جسمانی مختلف متفاوت است. اگر به بیماری های زمینه ای داخلی مانند فشارخون، دیابت یا آسم یا بیماری های سیستم اسکلتی عضلاتی (آرتروز، پوکی استخوان، کمردرد، زانودرد، بیماری های روماتیسمی) مبتلا هستید، برای برنامه ریزی ورزشی با پزشک خود مشورت کنید.

? اگر بیمار هستید، در انتخاب نوع ورزش دقت کنید

دقت نکردن در انتخاب نوع ورزش می تواند در افراد بیمار صدمه های جدی ایجاد کند:

1. افراد مبتلا به فشارخون بالا، به خصوص اگر فشارخونشان کنترل نشده باشد، باید از انجام و انتخاب ورزش های مقاومتی و بلندکردن وزنه و ورزش های ایزومتریک به مدت طولانی خودداری کنند.

2. آویزان شدن از میله ها برای افرادی که دچار پارگی تاندون روتاتور کاف شانه هستند، مضر است.

3. استفاده از دستگاه مسگری (به دلیل ایجاد چرخش در ناحیه کمر) و دستگاه تخته شکم گرچه در افراد سالم مفید است ولی در افراد باسابقه جدید کمردرد و آسیب دیسک کمری می تواند خطرساز باشد.

? حرکت های خطرساز و ممنوع را بشناسید

باید اصول کلی پیشگیری از آسیب را رعایت و از انجام حرکت هایی که فکر می کنید بیش از حد توانتان است، خودداری کنید و بیش از حد ورزش نکنید. شروع ورزش باید تدریجی باشد و بین فعالیت ها زمان کوتاهی را به استراحت های متناوب و معین اختصاص دهید. قبل و بعد از انجام هرگونه فعالیت ورزشی، عمل گرم کردن و سردکردن بدن را انجام دهید. فراموش نکنید برخی از حرکت های فیزیکی و ورزشی با دستگاه ها برای افراد سالم هم می تواند مشکل ساز باشد و باید از انجام آنها خودداری کرد:

1. حرکت یا ورزش هایی که با خم و راست شدن بیش ازحد مفاصل یعنی بیش از محدوده طبیعی حرکتی مفصل همراه هستند؛ مانند خم کردن بیش از حد زانوها و افزایش بیش ازحد قوس کمری و پریدن در حالت قورباغه ای.

2. حرکات و ورزش هایی که در مفصل علاوه بر خم شدن، ایجاد چرخش و پیچش می کنند مانند حرکات چرخشی و دایره وار گردن .

3. هرگونه حرکت غیرمعمول و غیرطبیعی که هنگام انجام آن احساس ناراحتی و درد کنید.

     

 

 

 

 

 

 

 



[1] الکافی ، ج2، ص157

[2] بقره آیه 27

رعد آیه 25

محمد آیه 23و 22

[3] کافی ج 2 ص151

[4] کافی جلد 2 ص152

[5] مفاتیح المیاه ص368

[6] عدّه الداعی ص189

[7] مکارم الاخلاق ص 40

[8] الکافی جلد 5 ص496

[9] الکافی جلد 6 ص512

[10] عیون اخبار الرضا ج1 ص279

[11] سوره قلم آیه 4

[12] عیون اخبار الرضا ج2 ص37

[13] مفاتیح الحیاه ص334 و 335

[14] روضه الواعضین ص377

[15] تنبیه الخواطی ج1 ص90

[16] نساء آیه 36

[17] الکافی ج7 ص51

[18] جامع الاخبار ص84

[19] الکافی ج2 ص666

[20] الکافی ج2 ص668

[21] ثواب الاعمال ص 284

[22] الکافی ج2 ص637

[23] مکارم الاخلاق ص125

[24] تحفا العقول ص38

[25] جامع الفسیر ج1 ص91

[26] قرب الاسناد ص74

[27] معانی الاخبار ص334

[28] تحف العقول ص409

[29] مفاتیح الحیاه ص203 


تفسیر

    نظر

سم الله الرحمن الرحیم


159 فَبِما رَحْمَة مِنَ اللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلینَ


159 ـ به (برکت) رحمت الهى در برابر آنان (مردم) نرم شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراکنده مى شدند. پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب; و در کارها، با آنان مشورت کن! اما هنگامى که تصمیم گرفتى (قاطع باش! و) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد.



گرچه در این آیه یک سلسله دستورهاى کلى به پیامبر(صلى الله علیه وآله) داده شده و از نظر محتوا مشتمل بر برنامه هاى کلى و اصولى است ولى از نظر نزول درباره حادثه «احد» است; زیرا بعد از مراجعت مسلمانان از احد کسانى که از جنگ فرار کرده بودند، اطراف پیامبر(صلى الله علیه وآله) را گرفته و ضمن اظهار ندامت تقاضاى عفو و بخشش کردند.
خداوند در این آیه به پیامبر(صلى الله علیه وآله) دستور عفو عمومى آنها را صادر کرد و پیامبر(صلى الله علیه وآله) با آغوش باز، خطاکاران توبه کار را پذیرفت.
در آیه مورد بحث، نخست به یکى از مزایاى فوق العاده اخلاقى پیامبر(صلى الله علیه وآله)اشاره شده، مى فرماید: «در پرتو رحمت و لطف پروردگار، تو با مردم نرم و مهربان شدى در حالى که اگر خشن، تندخو و سنگدل بودى از اطراف تو پراکنده مى شدند» (فَبِما رَحْمَة مِنَ اللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ).
«فَظّ» در لغت به معنى کسى است که سخنانش تند و خشن است، و «غلیظ القلب» به کسى مى گویند که سنگدل باشد، و عملاً انعطاف و محبتى نشان ندهد.
بنابراین، این دو کلمه گرچه هر دو بمعنى خشونت است اما یکى غالباً در مورد خشونت در سخن، و دیگرى در مورد خشونت در عمل به کار مى رود و به این ترتیب، خداوند اشاره به نرمش کامل پیامبر(صلى الله علیه وآله) و انعطاف او در برابر افراد نادان و گنهکار مى کند.
پس از آن دستور مى دهد: «از تقصیر آنان بگذر، آنها را مشمول عفو خود گردان و براى آنها طلب آمرزش کن» (فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ).
یعنى نسبت به بىوفائى هائى که با تو کردند و مصائبى که در این جنگ براى تو فراهم نمودند، از حق خود درگذر و من براى آنها نزد تو شفاعت مى کنم، و در مورد مخالفت هائى که نسبت به فرمان من کردند، تو شفیع آنها باش و آمرزش آنها را از من بطلب!
به عبارت دیگر آنچه مربوط به حق تو است عفو کن و آنچه مربوط به حق من است من مى بخشم.
پیامبر(صلى الله علیه وآله) به فرمان خدا عمل کرد و آنها را به طور عموم مشمول عفو خود ساخت.
روشن است: اینجا یکى از موارد روشن عفو، نرمش و انعطاف بود که اگر پیامبر(صلى الله علیه وآله) غیر از این مى کرد، زمینه براى پراکندگى مردم کاملاً فراهم بود، مردمى که گرفتار آن شکست فاحش شده بودند و آن همه کشته و مجروح داده بودند (اگر چه عامل اصلى همه اینها خودشان محسوب مى شدند) چنین مردمى نیاز شدید به محبت و دلجوئى و مرهم گذاشتن بر جراحات قلبى و جسمى داشتند، تا به سرعت همه این جراحات، التیام پذیرد و آماده براى حوادث آینده شوند.
موضوع مهم دیگر این که: آیه فوق به یکى از صفات مهم که در هر رهبرى لازم است اشاره مى کند و آن: مسأله گذشت و نرمش و انعطاف، در برابر کسانى است که تخلفى از آنها سرزده و بعداً پشیمان شده اند.
بدیهى است شخصى که در مقام رهبرى قرار گرفته اگر خشن، تندخو، غیر قابل انعطاف و فاقد روح گذشت باشد به زودى در برنامه هاى خود مواجه با شکست خواهد شد، مردم از دور او پراکنده مى شوند و از وظیفه رهبرى بازمى ماند، به همین دلیل على(علیه السلام) در یکى از کلمات قصار خود مى فرماید: آلَةُ الرِّیاسَةِ سِعَةُ الصَّدْرِ: «وسیله رهبرى گشادگى سینه است».(1)
بعد از فرمان عفو عمومى، براى زنده کردن شخصیت مسلمانان و تجدید حیات فکرى و روحى آنان دستور مى دهد: «در کارها با آنها مشورت کن و رأى و نظر آنها را بخواه» (وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ).
این دستور، به خاطر آن است که پیامبر(صلى الله علیه وآله) ـ همان طور که اشاره کردیم، قبل از آغاز جنگ احد در چگونگى مواجهه با دشمن با یاران خود مشورت کرد و نظر اکثریت بر این شد که اردوگاه، دامنه احد باشد و دیدیم که این نظر، محصول رضایت بخشى نداشت. در اینجا بود که این فکر به نظر بسیارى مى رسید، پیامبر(صلى الله علیه وآله) در آینده نباید با کسى مشورت کند.
قرآن به این طرز تفکر پاسخ مى گوید و دستور مى دهد: باز هم با آنها مشورت کن، هر چند نتیجه مشورت در پاره اى از موارد، سودمند نباشد; زیرا در بررسى کلى، منافع آن روى هم رفته به مراتب بیش از زیان هاى آن است و اثرى که در آن براى پرورش فرد و اجتماع و بالا بردن شخصیت آنها وجود دارد از همه اینها بالاتر است.
اکنون ببینیم پیامبر(صلى الله علیه وآله) در چه موضوعاتى با مردم مشورت مى کرد؟
گرچه کلمه «الأَمْر» در «شاوِرْهُمْ فِى الْأَمْرِ» مفهوم وسیعى دارد و همه کارها را شامل مى شود، ولى مسلّم است پیامبر(صلى الله علیه وآله) هرگز در احکام الهى با مردم مشورت نمى کرد، بلکه صرفاً تابع وحى بود.
بنابراین مورد مشورت، تنها طرز اجراى دستورات و نحوه پیاده کردن احکام الهى بود، و به عبارت دیگر پیامبر(صلى الله علیه وآله) در قانونگذارى، هیچ وقت مشورت نمى کرد، بلکه در طرز اجراى قانون نظر مسلمانان را مى خواست.
لذا هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) پیشنهادى را طرح مى کرد مسلمانان، نخست سؤال مى کردند: آیا این یک حکم الهى است؟ و یک قانون است که قابل اظهار نظر نباشد و یا مربوط به چگونگى تطبیق قوانین؟ 
اگر از قبیل دوم بود اظهار نظر مى کردند و اگر از قبیل اول بود تسلیم مى شدند، که نمونه آن در نبرد «بدر» است.
در جنگ «بدر» لشکر اسلام طبق فرمان پیغمبر(صلى الله علیه وآله) مى خواستند در نقطه اى اردو بزنند، یکى از یاران به نام «حباب بن منذر» عرض کرد: 
اى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) این محلى را که براى لشگرگاه انتخاب کرده اید، طبق فرمان خدا است که تغییر آن جایز نباشد و یا صلاحدید خود شما مى باشد؟!
پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: فرمان خاصى در آن نیست.
عرض کرد: اینجا به این دلیل و آن دلیل، جاى مناسبى براى اردوگاه نیست دستور دهید لشکر از این محل حرکت کند و در نزدیکى آب براى خود محلى انتخاب نماید، پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نظر او را پسندید و مطابق رأى او عمل کرد.(2)
آن گاه، قرآن در ادامه مى افزاید: «به هنگام تصمیم نهائى باید توکل بر خدا داشته باشى» (فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ).
همان اندازه که به هنگام مشورت باید، نرمش و انعطاف به خرج داد، در موقع اتخاذ تصمیم نهائى باید قاطع بود.
بنابراین، پس از برگزارى مشاوره و روشن شدن نتیجه مشورت، باید هر گونه تردید، دودلى و آراء پراکنده را کنار زد و با قاطعیت تصمیم گرفت و این همان چیزى است که در آیه فوق از آن تعبیر به عزم شده و آن تصمیم قاطع مى باشد.
قابل توجه این که: در جمله بالا مشاوره به صورت جمع ذکر شده (وَ شاوِرْهُمْ) ولى تصمیم نهائى تنها به عهده پیامبر(صلى الله علیه وآله) و به صورت مفرد ذکر شده (عَزَمْتَ).
این اختلاف تعبیر، اشاره به یک نکته مهم مى کند و آن این که: بررسى و مطالعه جوانب مختلف مسائل اجتماعى، باید به صورت دسته جمعى انجام گیرد، اما هنگامى که طرحى تصویب شد باید براى اجراى آن، اراده واحدى به کار افتد. در غیر این صورت هرج و مرج پدید خواهد آمد; زیرا اگر اجراى یک برنامه به وسیله رهبران متعدد، بدون الهام گرفتن از یک سرپرست صورت گیرد، قطعاً مواجه با اختلاف و شکست خواهد شد، به همین جهت، در دنیاى امروز نیز مشورت را به صورت دسته جمعى انجام مى دهند، اما اجراى آن را به دست دولت هائى مى سپارند که تشکیلات آنها زیر نظر یک نفر اداره مى شود.
موضوع مهم دیگر این که: جمله فوق مى گوید: «به هنگام تصمیم نهائى باید توکل بر خدا داشته باشى»، یعنى در عین فراهم نمودن اسباب و وسائل عادى، استمداد از قدرت بى پایان پروردگار را فراموش مکن!
البته معناى توکل این نیست که انسان از وسائل و اسباب پیروزى که خداوند در جهان ماده در اختیار او گذاشته است، صرف نظر کند، چنان که در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده: 
هنگامى که ملاحظه کرد یک نفر عرب، پاى شتر خود را نبسته، آن را بدون محافظ رها ساخته و این کار را نشانه توکل بر خدا مى دانست به او فرمود: اِعْقَلْها وَ تَوَکَّلْ:«پایش را ببند و سپس توکل کن»!(3)
بلکه منظور این است: انسان در چهار دیوار عالم ماده، و محدوده قدرت و توانائى خود محاصره نگردد، بلکه چشم خود را به حمایت و لطف پروردگار بدوزد، این توجهِ مخصوص، آرامش و اطمینان و نیروى فوق العاده روحى و معنوى به انسان مى بخشد که در مواجهه با مشکلات اثر عظیمى خواهد داشت (شرح بیشتر درباره مسأله توکل و چگونگى ارتباط آن با موضوع استفاده از وسائل جهان طبیعت را به خواست خدا در ذیل آیه 2 سوره «طلاق»: «وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً» خواهید خواند.
در پایان آیه دستور مى دهد که افراد با ایمان باید تنها بر خدا تکیه کنند; «زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد» (إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلینَ).
در ضمن از این آیه استفاده مى شود: توکل باید حتماً بعد از مشورت و استفاده از همه امکاناتى که انسان در اختیار دارد قرار گیرد.

* * *

در آخرین آیه این قسمت، که مکمل آیه گذشته است، نکته توکل بر خداوند بیان شده است و آن این که: قدرت او بالاترین قدرت هاست، به حمایت هر کس اقدام کند هیچ کس نمى تواند بر او پیروز گردد. همان طور که اگر حمایت خود را از کسى برگیرد هیچ کس قادر به حمایت او نیست، کسى که این چنین همه پیروزى ها از او سرچشمه مى گیرد، باید به او تکیه کرد، و از او کمک خواست، مى فرماید: «اگر خداوند شما را یارى کند، هیچ کس بر شما پیروز نخواهد شد، و اگر دست از یارى شما بردارد، کیست که بعد از او شما را یارى کند»؟ (إِنْ یَنْصُرْکُمُ اللّهُ فَلا غالِبَ لَکُمْ وَ إِنْ یَخْذُلْکُمْ فَمَنْ ذَا الَّذی یَنْصُرُکُمْ مِنْ بَعْدِهِ).
این آیه افراد با ایمان را ترغیب مى کند، که علاوه بر تهیه همه گونه وسائل ظاهرى باز به قدرت شکست ناپذیر خدا تکیه کنند.
و در حقیقت روى سخن در آیه پیش، به پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) بود، و به او دستور مى داد. و اما در این آیه روى سخن به همه مؤمنان است. و به آنها مى گوید: همانند پیامبر، باید بر ذات پاک خدا تکیه کنند، و لذا در پایان آیه مى خوانیم: «مؤمنان باید تنها بر ذات خداوند، توکل کنند» (وَ عَلَى اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ).
ناگفته پیداست حمایت خداوند، یا ترک حمایت او نسبت به مؤمنان بى حساب نیست، و روى شایستگى ها و لیاقت ها صورت مى گیرد. آنها که فرمان خدا را زیر پا بگذارند، و از فراهم ساختن نیروهاى مادى و معنوى غفلت کنند، هرگز مشمول یارى او نخواهند بود، و بر عکس آنها که با صفوف فشرده و نیات خالص و عزم هاى راسخ و تهیه همه گونه وسائل لازم، به مبارزه با دشمن برمى خیزند دست حمایت پروردگار پشت سر آنها خواهد بود.


* * *


1 ـ «نهج البلاغه»، حکمت 176.
2 ـ تفسیر «المنار»، جلد 4، صفحه 200 ـ «مستدرک حاکم نیشابورى»، جلد 3، صفحه 427، دار المعرفة بیروت، 1406 هـ ق ـ «درّ المنثور»، جلد 2، صفحه 90، دار المعرفة، چاپ اول، 1365 هـ ق.
3 ـ «ارشاد القلوب»، جلد 1، صفحه 121، انتشارات شریف رضى، 1412 هـ ق ـ «فتح البارى»، جلد 10، صفحه 180، دار المعرفة للطباعة و النشر، طبع دوم ـ «سنن ترمذى»، جلد 4، صفحه 77 و جلد 5، صفحه 417، دار الفکر بیروت، طبع دوم، 1403 هـ ق.

سبک زندگی2

    نظر

 

 

بسمه تعالی

چند صباحی است که از فرمایش مقام معظم رهبری (مد ظله العالی )پیرامون الگوی ایران اسلامی پیشرفت می گذرد و بحمدا... کارهای خوبی در این زمینه در کشور پهناور اسلامی مان انجام گردیده است.

این حقیر هم بر خود فرض دانستم که قدمی هرچند ناچیز در این زمینه بردارم، دغدغه ای که امید به این دارم که انشاء ا... مقبول درگاه الهی واقع گردد و به لطف امام عصر (عج) قدمی در تعجیل فرج مبارکش گردد.                  

زمانی انسان های اولیه با زندگی انفرادی روزگار می گذراندند و چندان احساس نیاز به قاعده و قانون نداشتند اما زندگی های دسته جمعی ، گروهی، روستایی و شهری به مرور زمان ایجاد گردید و از پس این اتفاق ملزم به اجرای قوانین و قواعد می شدیم، تا زندگی مان سروسامان بهتری بگیرد. آدمی به واسطه قدرتی که در وجود او به ودیعه گذارده شده است آموزش پذیر و حق گراست از این رو پیامبران و هادیان و امامان در طی قرون و اعصار مختلف آمده اند تا آموزه هایی را از جانب خالق بی همتا برای ما به ارمغان آورده و ما را با کسب صحیح زندگی هدفمند آشنا سازند. ماایرانی ها به واسطه دین مبین اسلام و مکتب کامل تشیع از این قاعده به طور اتم و اکمل بهره برده و با امامانی چون حضرات معصومین (ع) این راه را روشن تر وپر فروغ تر دنبال می کنیم، در این کتاب در پی آنیم که اصول فرهنگ صحیح شهروندی را با توجه به فرمایشات معصومین که مفسرمان به حق قرآن کریم می باشند و فرهنگ ناب محمدی (ص) را با هم مرور کنیم تا رفتارهای پسندیده ایرانی و اسلامی مان را ملکه ذهن خویش ساخته و با عمل به آنها رضای الهی و سلامت روانی خود و جامعه مان را بیش از پیش تضمین کنیم. کلیات این رفتارها را در جایگاه خانواده سپس محله و شهر و رفتارهای اجتماعی از قبیل رانندگی، محل کار و ... مورد بررسی قرار خواهیم داد. شهروندی در اسلام

         

اسلام به عنوان یک دین آسمانی با وجود ستم و سیاهی روزگار و برخورد با تمدن های پیرامونش اصیل و دست نخورده است. و قرآن کتاب هدایت همه انسانهاست. توحید اسلام توحید آزادی و آزادگی است، و توحید تنها شکلی از خداپرستی است که به انسان یقین، آرامش و امید می بخشد و او را متعهد می سازد. اسلام آئینی است که مردم را از بندگی افرادی مانند خودشان نجات می دهد  و آن ها را منحصراً بنده ی خدا می سازد. 

مبانی حقوق در اسلام، اندیشه های انسان شناسانه و جهان بینی خاصی است که تا به آنها توجه نشود، نه فلسفه احکام شناخته می شود و نه حدود اجتهاد معلوم می شود و نه شناخت و اجرای حکم میسّر خواهد شد. پذیرش مسؤلیت انسان در برابر خداوند و رابطه عبودیت در تعیین حدود حقوق انسان بسیار مؤثر است. اما اثبات وجود حقوقی مشترک برای جمیع افراد جامعه، نیاز به اثبات حقیقت و ذات مشترک این انسانها دارد.

اسلام تعالیم بسیار عمیقی در مورد رعایت حقوق انسانها، حیوانات و حتی گیاهان و محیط زیست دارد. در اسلام بر روی حقّ الناس تأکید ویژه ای وجود دارد به طوری که برحقّ الله مقدم شمرده شده است. در روایات اسلامی آمده است که خداوند از حق خود میگذرد اما از حقّ الناس هرگز. حتی درمورد غیر مسلمانان نیز اگر قصد فساد و عناد با اسلام نداشته باشند، اسلام اجازه تجاوز به حقوق آنان را نمی دهد. بنابراین باید دقت داشت که اسلام خود بزرگترین حامی و واضع حقوق بشر است و مشکلیبا این قضیه ندارد. اما نکته اینجاست که در برخی بندهای اعلامیه جهانی حقوق بشر، مواردی از قبیل 
آزادی زن و مرد در ازدواج حتی مسلمان با غیر مسلمان، تساوی مطلق زن و مرد در حقوق و ارث و دیات و... وجود دارد که در تضاد با برخی از احکام دین مبین اسلام است. پس آنچه که برای اسلام مهم است احیای حقوق بشر در پرتو حق است نه چیز دیگر.  اولین مدعی حقوق بشر، خداوند عزّوجل است. پس اصل هر حقی از جانب خداست و اوست
 که بر اساس مصالح و حکمتها، حقوقی را برای همه قرار داده است. 

. بر اساس نظریه فطرت، انسان دارای ادراکات و گرایشات فطری است. بر این اساس نمی توان انسانها را ظروفی خالی تصور کرد  چرا که فطرت ویژگی های عمده ای دارد که برای اثبات حقوق بشر و شهروندی ما را به هدف می رساند.

حقوق اسلامی تنها از عقل و وجدان سرچشمه نمی گیرد، بلکه آمیخته با وحی و الهام است که از طرف خداوند توسط انبیاء به بشریت ابلاغ می گردد، در اندیشه اسلامی تنهاخداوند از مصالح و مفاسد کارها، و روابط و پیوستگی های امور آگاهی دارد، و درقانون گذاری تحت تأثیر هواها و خواسته های نفسانی قرار نمی گیرد چون بی نیاز وغنی مطلق است. برای دریافت قوانین الهی چهار مرجع صلاحیتدار یعنی قرآن، سنت، اجماع و عقل وجود دارد که مهمترین خا ستگاه حقوقی در اندیشه اسلامی همان قرآن کریم است زیرا تجددی را که بشریت در عرصه ارتباطات فردی، اجتماعی، سیاسی و بین المللی بدان نیازمند هستند را به بهترین صورت برای جوامع بشری به ارمغان آورده است.

در اینجا به بررسی برخی از حقوقی که در کتاب وحی با دلایل محکم به آنها اشاره شد می پردازیم:

خداوند انسان را به قوه شناخت و معرفت آراست تا از دیگر موجودات متمایز شود و همین امتیاز او را اشرف مخلوقات این جهان کرده است؛ انسان با استفاده این نیرو توانسته است همه نیروهای رها شده ی طبیعت را در اختیار خود بگیرد و همین گوهر عقل و 
معرفت است که او را موجودی تمدن ساز و فرهنگ ساز کرده استتمام افراد بشر از
 لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند و تنها ملاک برتری تقواست.

حق رفاه و آسایش و امنیت: آنچه که از مفهوم آیه های وَلَقَدْ مَکَّنّاکُمْ فِی الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا 
لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ قَلِیلاً مَاتَشْکُرُونَ  (اعراف/10) و هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً 
فَامْشُوا فِی مَنَاکِبَها وَکُلُوا مِن رِزْقِهِ وَإِلَیْهِ النُّشُورُ  (ملک/15)  برمی آید این است که شهروندان حق دارند در یک محیط امن و با آرامش از مواهب هستی بهرمند گردند و به طریق دلخواه خود به کسب و کار بپردازند. دین اسلام به مالکیت خصوصی و حق همگانی در بهره برداری از منابع طبیعی تأکید فراوان دارد. از دیگر حقوق شهروندان تأمین امنیت ایشان در زمینه های مختلف مالی، جانی، کاری، حقوقی و شخصیتی می باشد. در آیات قرآن کریم از ظلم و تعدّی به هر صورتی که باشد نهی شده است. ذات
 باریتعالی در این باره می فرماید:  َا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتَّى‏ 
تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى‏ أَهْلِهَا ذلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ  (نور/27)

از دقت و تدّبر در همه این آیات یافتیم که نگاه دین اسلام به حقوق، زوایای دقیق وحکیمانه ای را از دین و تکالیف دینی به نمایش گذاشته، که در همه بحث ها انسان را به رعایت حقوق دیگران در پرتو حقّ الله تشویق و در نتیجه جامعه انسانی را به سوی کمال و کرامت مطلوب خود هدایت می کرد.

 

 

حقوق شهروندی در اسلام

در تمامی مذاهب از جمله زرتشت، یهود و مسیحیت از حقوق انسانها سخن گفته شد. و اولین اعلامیه ای که در جهان راجع به این امر تنظیم شده است از طرف کوروش کبیر بود که برده داری را ممنوع اعلام کرده و به بازگرداندن همه اسیران و بردگان به سرزمین های متبوعشان، دستور داده است. کوروش  با این کار کشور خود را از بردگی نجات داد. اما بهترین و عالی ترین شکل تدوین قوانین  مربوط به این حقوق را در دین والای اسلام می توان یافت.

 

خانواده، منزل، میهمانی «صله ی رحم»

پس از ایمان به خدا ،از با فضیلت ترین اعمال دینی پیوند با خویشان و نیکی با آنان خصوصاً پدر و مادر از راه های رشد و تقرب به خدای سبحان است [1] و قطع ارتباط با خویشاوندان هم نوعی پیمان شکنی با خداست و آن چنان نزد خداوند سبحان منفور است که مصاحبت و همراهی با کسی که ارتباط با خویشاوندان را قطع می کند در سه جای قرآن پس از دفعی مورد لعن و نفرین قرار گرفته است و از گناهان کبیره به شمار می آید.[2] پیامبر اکرم (ص) فرمودند: « آیا شما را به بهترین انسانهای دنیا و آخرت از نظر اخلاق راهنمایی نکنم؟ گفتند: بله یا رسول الله فرمودند: « کسی که با قطع کننده پیوند (قاطع رحم) بپیوندد» و نیز در جای دیگر فرمودند: « همه امتم را از حاضر و غایب و به آنان که تا روز قیامت در صلب مردان و رحم زنان هستند سفارش می کنم به صله رحم اگرچه یک سال راه (میان آن دو نفر) باشد». [3] یکی از مهمترین مصادیق صله رحم احترام ونیکی به پدر ومادر میباشد .به دلیل کثرت این سفارشات واحادیث چکیده ای ازاین اخبار رابدون هیچ اضافه گویی وتوضیحی در ادامه مطلب ملاحظه فرمایید:

اهمیت احترام و نیکی به پدر و مادر

   در چهار سوره از قرآن کریم دستور به احسان به والدین بلافاصله بعد از مسئله توحید قرار گرفته این همردیف بودن دو مسئله بیانگر این است که قرآن تا چه حدّ براى والدین احترام قائل است:

«لا تعبدون الا اللَّه و بالوالدین احسانا» بقره، 83

جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و به پدر و مادر نیکى کنید .

 «و اعبدوا اللَّه و لا تشرکوا به شیئا و بالوالدین احساناً» نساء، 36

خدا را بپرستید و هیچ چیز را همتاى او قرار ندهید و به پدر و مادر نیکى کنید.

 «الاّ تشرکوا به شیئاً وبالوالدین احساناً» انعام، 151

اینکه چیزى را شریک خدا قرار ندهید و به پدر و مادر نیکى کنید .

 «و قضى ربک الاّ تعبدوا الاّ ایاه و بالوالدین احساناً اسراء، 23

و پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید .

 و همچنین در قرآن و روایات مصادیق و مواردی از مسئله احترام و نیکی به پدر و مادر بیان شده است که به بعضی از آنها اشاره می کنیم:

در آیه ای می فرماید:"... چون یکی یا هر دو [پدر و مادر] به پیری رسند حتی به آنان "اُف" مگو و آنها را از خود مران بلکه بزرگوارانه با ایشان سخن بگوی".اسراء، 23

در روایتی نیز امام صادق (ع) می فرمایند:

اگر کمتر از "اف" عبارتی وجود داشت خداوند از آن نهی می فرمودند.

در ادامه آیه بالا می فرماید:"و بال های تواضع خویش را از روی رحمت و مهربانی در برابر پدر و مادر فرود آر". اسراء، 24

تعبیر استعاری "فرود آوردن بال رحمت" در این آیه بر حد اعلای تواضع در برابر والدین دلالت می‌کند.

در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده که فرمودند:"فرزند سه وظیفه در قبال پدر و مادر دارد؛ شکر گذاری آنها در همه حال، اطاعت آنها در آنچه امر و نهی می کنند در غیر معصیت الهی و خیر خواهی آنها در آشکار و خفا".

در همان آیات به دعا کردن برای پدر و مادر امر می فرماید:

"... و بگو پروردگارا بر آنها [پدر و مادر] رحم کن همان طور که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند". اسراء، 24

علاوه بر اینها به موارد جزئی تری نیز اشاره شده است؛ مثل روایتی از امام موسی بن جعفر (ع) که فرمودند از پیامبر (ص) در بار? حق والدین بر فرزند سؤال کردند ایشان جواب داد که فرزند نباید والدین خود را به نام صدا بزند و در راه رفتن و نشستن بر آنها سبقت گیرد و موجب توهین دیگران به ایشان شود".

و در آیه ای نیز انفاق به والدین را مقدم بر هر انفاقی می کند و می فرماید:

"از تو می‌پرسند که چه انفاق کنند. بگو هر مالی که می‌بخشید پس به والدین و نزدیکان و ... ببخشید".    بقره، 215

در آخر

رسول اکرم (ص): نظر به والدین عبادت است.           بحارالانوار، ج ،1 ص204

امام صادق(ع): نیکی به والدین از شناختن خوب خدا ناشی می شود چرا که هیچ عبادتی سریع تر از نیکی به والدین نتیجه اش به انسان نمی رسد.

در احادیث و روایات بسیار که در این مختصر مجال آن نیست که به همه آنها بپردازیم به فواید و آثار وضعی صله رحم اشاره شده از جمله اینکه: موجبات پاکی اعمال می شود، موجب افزایش وسعت رزق می گردد، دوستی با خداوند را همراه دارد، عمر را طولانی می سازد. امام صادق (ع) فرمودند:«صله رحم و حسن همجواری، شهرها را آباد و عمرها را طولانی می کنند».[4]

 

 


دست نوشته دوران شکستکی پام با عنوان سبک زندگی اسلامی ایرانی

    نظر

نیاز به شناخت و درک متقابل به منظور تسریع دردستیابی به مقاصد و اهداف ،     امروزه درسازمانها و ادارات به عنوان یک اصل اساسی درمدیریت پذیرفته شده است.این  ارتباط که ازآن به عنوان روابط عمومی یاد می شود یکی ازمهمترین و با ارزش‎ترینعوامل موثر در سرنوشت هرسازمان یا موسسه وگروه محسوب می گرد. روابط عمومی مفهومی استکه به بیان ساده دیدگاههای افراد و برداشت های آنها را از موضوعی خاص تغییر می دهدکه این تغییر دیدگاه به تغییر رفتار منجر می شود . پایه علمی روابط عمومی به سرعتاز روزنامه نگاری به گروههای ارتباطات منتقل شد . دو علت برای این تغییر وجود دارد.

اول اینکه ماهیت پیچیدگی کار روابط عمومی از یک جهت یابی ساده تحول پیدا کرد وکار تبلیغ را به سوی جهت یابی پویشی پیچیده راند . تحولی که در آن بر وظیفهارتباطات در مقام عامل تسهیل کننده مناسبات میان کنشی سازمانها و گروهها تأکید میشود .دوم اینکه گسترش برنامه های روابط عمومی در گروههای دانشگاهی ارتباطاتنشان دهنده در خور بودن آنها به عنوان جایگاه توسعه نظریه و پژوهش روابط عمومی استپیچیدگی های فزاینده وظایف روابط عمومی منجر به نقش پیچیده تر و تخصصی تری برایروابط عمومی شده است.

روابط عمومی در دههاول قرن بیستم به صورت یک حرفه تخصصی درآمد. در کشورمان در سال 1345 اولیندفتر روابط عمومی توسط شرکت نفت راه اندازی گردیده است. سپس درسایر سازمانها و ادارات دفاتری مشابه بهعنوان مراکز فراهم آوری ، مبادله اطلاعات وبرقراری ارتباطات دوسویه به منظور ایجادحسن نیت وتفاهم گشوده شد.دردنیای امروز روابط عمومی ها به عنوان عناصر قوی و مهمدرارزیابی عملکرد و فعالیت وتقویت برنامه ها وپیشبرد اهداف سازمانها تلقی می گردند.امروزه نقشروابط عمومی وحیطه فعالیت آن برهیچکس و یا اداره یا سازمانی پوشیده نیست.

تمامی فعالان جامعه دربخشهایمختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و . . . جویای روابط عمومی هایی فعال و پویا هستند که آنان رادرطراحی روشهای معقول و تعیین خط مشی های مرتبط با آینده یاری دهند.روابطعمومی نقشهای گوناگونی را درجایگاههای متفاوت وشرایط متمایز ازیکدیگر ایفا می‎کند. اما دو نقش قابل تفکیک آن درارتباطات درون سازمانی وبرون سازمانی ازمیان سایر نقشها نمایان‎تر و مهمتر است .روابط عمومی هنرش این است که بتواند امکانات وشرایطمحیط بیرونی را تشخیص دهد وآنان را با امکانات درون سازمان پیوند دهد و اجرایفرامین درون سازمانی را تسهیل نماید و در نهایت ارتباط سازمان را با بیرون ازآن،بدرستی برقرار سازد. که دراین راستا اولین قدم شناخت محیط وسازمان مربوطه استو منظور از این شناخت ، شناسایی و بررسی نقاط قوت وضعف است.

متاسفانه وجود سوء تعابیر و یا عدم آگاهی وشناخت کافی ازوظایف وحیطهعملیاتی ویا عدم شناخت از توانمندیهای تخصصی روابط عمومی درابعاد درون سازمانی وبرونسازمانی ازجمله مشکلاتی است  که باعث شده روابط عمومی در کشورمان با موانع جدی ومتعددی روبرو باشد.همچنین دست اندرکاران روابط عمومی نیز بطور کاملنسبت به مسئولیتهای حرفه ای خود اطلاع واعتقاد لازم را پیدا نکرده اند و یا تخصصهایلازم رادر اینخصوص ندارند.سرانجام اینکه گروههای مرتبط با واحدهای روابط عمومی ازجایگاهومیدان عمل واختیارات روابط عمومی در ادارات و سازمانها  بی خبرند.

درنظام مقدس جمهوری اسلامی ایران اصالت حرکتهابرپایه حمایتهای مردمی استوار است وجلب افکار عمومی بعنوان پایه اصلی هرحرکتمحسوب می شود ومتوجه کردن افکار عمومی  به سمت وسوی برنامه ریزی هرسازمان، کاراصلیروابط عمومی ها است.


 

 

 


جایگاه نماز

    نظر

اسلام دینى جامع و آیینى کامل است که براى پاسخگویى به نیازهاى انسان و اداره ابعاد و جوانب زندگى او، از سوى پروردگارحکیم تنزیل و تشریع گردید.
این مکتبِ جامع، از یک سو نیازهاى فردى و اجتماعى انسان را پاسخ مى دهد و ازسوى دیگر، ابعاد مادى و معنوى او را یکجابه عهده گرفته است و این برخلاف پندارسکولاریست ها است که مى پندارند اسلام تنها به آخرت نظر دارد و یا حداکثر به حاجات و نیازهاى فردى او پاسخ مى گوید.
«نماز جمعه» نماد و نمودى است که به هم پیوستگى فرد و اجتماع و نیز همپا و همراه بودن ماده و معنا و سیاست و دیانت ،یکجا نشان مى دهد. اما دریغ و تأسف که مسلمانان، از آغاز اسلام تا کنون، این فریضهء بزرگ و پربرکت آنگونه که صاحب شریعت مى خواست، اقامه نکرده اند و با توجه به نیازشان به برپایى درستِ نمازجمعه، از آن استفاده صحیح و لازم نشده و نمى شود.
گرچه سرگذشت نماز جمعه در جوامع شیعى، به طور عموم و در ایران اسلامى بهخصوص، نیازمند بررسى وپیگیرى است، که در جاى خود باید بدان پرداخته شود؛ولى آنچه که سزاوار است از آن یاد شود، زنده شدن نماز جمعه به برکت انقلاب اسلامى واستقرار نظام جمهورى اسلامى ایران در این کشور قرآن و اهل بیت است که اجتماعات سرشار از شور و شعور و آگاهى و ایمانِ مردم خداجو، برکات و ثمرات فراوانى به همراه داشته است .
زنده شدن این فریضهء بزرگ اسلامى از برکات قیام الهى امام خمینى (قدس سره) است که درودخدا بر روح پاک او باد!
«یکى از بزرگترین کارهاى امام بزرگوارمان ـ رضوان اللّه تعالى علیه ـ همین ایجادو تأسیس نمازهاى جمعه بود. نماز جمعه را ایشان به این ملت دادند.»[1]
رهبر معظم انقلاب اسلامى، حضرت آیت الله خامنه اى ـ دامت برکاته ـ که درسال هاى نخستین استقرار جمهورى اسلامى، از سوى امام به امامت جمعهء تهرانبرگزیده شدند؛ همواره اهتمام ویژه اى به نماز جمعه داشته و دارند. ایشانبخصوص پس از آنکه مسؤولیت سنگین و خطیر رهبرى را بر عهده گرفتند، به مناسبت هاى گوناگون، مطالب ارزندهء فراوانى دربارهء ابعاد گستردهء نماز جمعه ایراد کردند که در این مجال، با مراجعه به بیانات هدایت گر و راهگشاى ایشان،ابعاد و جوانب نماز جمعه بررسى مى گردد:

 

اهمیت و جایگاه نماز جمعه

 

اهمیت و جایگاه ممتاز و منحصر به فرد نماز جمعه، با مراجعه به قرآن کریم و سخنان معصومین (ع) و نیز سنّت و سیرهء آنان به روشنى معلوم است؛ نمازى که در آن، همگان به تقواتوصیه مى شوند و به حق نام «فریضهء عبادى ـ سیاسى» را برخود گرفته است .
از نگاه رهبر انقلاب «نمازهاى جمعه» نزدیکترین پایگاه ها به نهاد رهبرى است،پایگاه هایى که «بخشى از کار دستگاه رهبرى این کشور را انجام مى دهند، مردم را توجیه مى کنند، به استقامت در راه وادار مى نمایند، از اشتباهات دور نگه مى دارند، ذهن مردم را با معارفِ لازم آشنا مى کنند، دشمنان را نسبت به نفوذ در اذهان مردم مأیوس مى کنند.»[2]
« ـ نماز جمعه ـ نماز اجتماع است، نماز روشنگرى و آگاه سازى آحاد مردم است، نماز اخبار از آفاق عالَم به مؤمنین و آحاد مردم است ... جدر تشریع نماز جمعه ج هم به جنبهءمعنوى و تربیت و تهذیب نفوس و آدم سازى و گسترش روح تقوا در جامعه که از این نماز متوقع بود دقت شد وهم جنبهء سیاسى آن .»[3]
همچنین از دیدگاه ایشان «آگاهى توأم با ایمان مردم» روح نظام اسلامى است که نمازهاى جمعه آن را تأمین مى کند.[4]
ایشان در سخنى دیگر، اهمیت نماز جمعه را اینگونه بیان نموده اند:
«نماز جمعه، جزو موضوعات کهنه نشدنى است . تکرارهر هفته با این خصوصیات و این تشریفات، خود حاکى ازاین است که حقیقت مستمرى در این فریضهء الهى نهفته است . این حقیقت که باید مستمراً جریان پیدا کند، عبادت صرف هم نیست، عبادت را مردم خودشان به تنهایى درمنازل و در هر نقطه اى مى توانند انجام بدهند. نمازجماعت هم یک امر مستحب است . آنچه این اجتماع رااین طور مهم مى کند و فریضهء مستمرى قرار مى دهد ـ که در قرآن هم یک سوره به نام «جمعه» و یکى دو آیه بخصوص براى نماز جمعه وارد مى شود؛ (اذا نُودى َلِلصّلاةِ مِنْ یَوْم الْجُمُعَة فاَسْعوا الى ذِکر اللّه و ذَرُواالبیع ...)عبارت ا زجامعیت ا ین فریضه و دارا بودن جنبهءمعنوى و عبادى از یک سو و جنبهء زندگى و اجتماعى و سیاسى از سوى دیگر است .»